سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته های یه دختر

تا حالا چند نفر فیلم پینوکیو رو دیدن؟؟؟؟؟......تقریبا همه

چند نفر این علائمو توش متوجه شدن؟؟؟؟؟؟؟......تقریبا هیچ کس

و این جای تاسف داره....همه با افتخار میگن ما که نمیدونیم چه فرقی داره....

مطمئن باشید اوناام نمیخوان شما متوجه بشید وگرنه توی فیلم جاسازی نمیکردن علائمو

مثه صلوات....وقتی صلواتو دست و پا شکسته به یه به 2 ساله یاد میدی....اول معنیشو نمیدونه....اما کم کم واسش جا می افته.... بدون اینکه معنیشو از کسی بپرسه

سعی کنیم کاری کنیم که تو سرزمین اریایی ما معنی این علائم جا نیوفته

وگرنه همین یه کم اریایی بودنم ازمون گرفتن

برید ادامه مطلب

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در دوشنبه 90/7/18ساعت 2:9 صبح توسط زهرا نظرات ( ) |

نقد بازی معروف Tekken6 که تقریبا اکثر شما با این بازی آشنا هستید ، نقد این بازی در دو قسمت صورت گرفته که این مطلب قسمت دوم میباشد

برید ادامه مطلب

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در دوشنبه 90/7/18ساعت 1:57 صبح توسط زهرا نظرات ( ) |

به نام خدا

آن چیزی که در این بازی توسط سازنده های بازی ساخته و پرداخته شده بود ، وجود جنیان و شیاطین مختلف در این بازی بود ، باتوجه به روند و جریانی که در سالهای اخیر ، ما در فیلم ها ، کارتونها و بازی ها مشاهده می کنیم ورود جنیان و اجنه در زندگی انسانها است و نیز ورود سحر و جادو ، به عنوان مثال در آخرین فیلم هری پاتر که به تازگی روی پرده ها بود ،آنچه در این فیلم آشکار است و دیده می شود وجود اجنه است و کمک گیری از آنها ، دقیقاً با همان ویژگی هایی که برای این موجودات تعریف می شود ،کوتوله ،غیب می شوند ، سرعت عمل بالا دارند و از چیزهای نهان با خبرند و…، طوری که در این قسمت از فیلم هری پاتر ، هری از این اجنه برای پیدا کردن و آورد شخصی کمک می گیرد ، فکر کنم این اولین فیلمی از این دست باشد که به طور علنی جن را با ویژی های خاص خود جن ، نشان می دهند.
همانطور که در بررسی های به عمل آمده در حادثه 11 سپتامبر مشخص شد ، آن بود که از سال ها قبل داشتند مردم را آماده این حادثه می کردند که این آمادگی توسط وسایل ارتباطی و رسانه ای بود تا مردمی که با این حادثه مواجه می شوند ، آمادگی قبلی داشته باشند
همانطور که اطلاع دارید در حال حاظر در تمامی این وسایل ارتباط جمعی مثل رسانه ها ، فیلم ، بازی های رایانه ای و.. ، اصلی ترین مطلبی که سعی بر القا آن بر افکار عمومی هست وجود اجنه و نحوه ارتباط برقرار کردن با آنها است ، با توجه به تجربه قبلی در این مورد ( حادثه 11سپتامبر) ، جای شکی وجود ندارد که در آینده بسیار نزدیک ، ما شاهد ورود جنیان به دنیای خود باشیم ، حالا به اسم جن باشد یا یوفو ها و یا افرادی که از سرزمینهای دیگر آمده اند ، در هر صورت این جریانی است که چندین سال می شود که ذهن مردم را برای رویاریی با آن آماده می کنند ،جالب است بدانید که به تازگی بحث ورود یوفو ها به زمین بسیار داغ شده است
همانطور که اطلاع دارید اعتقاد گروه های شیطان پرستی این است که بستر را در این دنیا برای شیاطین و اجنه فراهم کنند تا بعد از آماده سازی ، آنها را به عنوان حکمرانان بلامنازع در این دنیا معرفی کنند ، که صاحب این حکومت خیالی آنها همان لوسیفر تک چشم یا همان ابلیس ، ژوپیتر ، هروس ،زئوس و یا هر اسمی که بر او می نهند ، باشد
یک مطلب دیگری که لازم است خدمتتان عرض کنم ،این است که در غرب ، شیطان و جن با چند اسم مختلف شناخته می شوند ، که به شیطان گفته می شود devil ، lucifer ، satan و جن با دو اسم شناخته می شود jin و demon

اما تحلیل بازی در ادامه مطلب

ضرر نداره یه نگاه

ادامه مطلب...

نوشته شده در دوشنبه 90/7/18ساعت 1:43 صبح توسط زهرا نظرات ( ) |

قدم در وادی عشقت نهادم
شده پیچک که می پیچد به سویی
شدم همسایه لیلا و مجنون
شدم باران که می بارد به جویی

 
به بامم ماه در پیراهن ابر
به دستم نور سرخ و زرد و آبی
شکوفه می کند یادت همیشه
اتاقم پر شده از یادگاری


ستاره می درخشد در شب من
نشسته ایه های عاشقانه
به آوازی که خفته بر لب من


شبی دیدم به دستت یک دریچه
در این کوچه ، در این بن بست مرموز
سوالی نقش بسته بر لب من
جوابم را ندادی تا به امروز...


تو ای باران شبهای بهاری
دریچه را به رویم می گشایی؟
و از آغوش باز این دریچه
سلامم را به گل ها می رسانی؟

 


نوشته شده در شنبه 90/7/16ساعت 12:26 عصر توسط زهرا نظرات ( ) |

خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه


برو که دیدن اشکات منو به گریه میندازه
نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست
نمیشه بعد تو بوسید نمیشه بعد تو دل بست
منو تنها بذار اینجا تو این روزای بی لبخند
که باید بی تو پرپرشه که باید از نگات دل کند
حلالم کن اگه میری اگه دوری اگه دورم
اگه با گریه میخندم حلالم کن که مجبورم
نگو عادت کنم بی تو که میدونی نمیتونم
که میدونی نفسهامو به دیدار تو مدیونم
فدای عطر آغوشت برو که وقت پروازه
برو که بدرقه داره منو به گریه میندازه
برو عشقم خداحافظ برو تو گریه حلالم کن

خداحافظ برو اما حلالم کن حلالم کن

.

 


نوشته شده در شنبه 90/7/16ساعت 10:0 صبح توسط زهرا نظرات ( ) |

Na esmesh eshghe na alaghe Va na hata adat! Hemaghate mahze deltange kasi bashi ke delesh ba to nist


نوشته شده در جمعه 90/7/15ساعت 1:53 عصر توسط زهرا نظرات ( ) |

می بخشمت بخاطر ترانه های صادقم

بخاطر سخاوت قلب همیشه عاشقم

می بخشمت بخاطرتویی که خیلی بدشدی

پیش توگریه کردمُ رفتی نموندی کم شدی

می بخشمت اگه نشد یه روزی مال من باشی

ولی بازم ازت میخوا م گاهی بیاد من باشی

می بخشمت اگه که من خوب میدونم دلت میخواست

چشمای تو رازی بودن ولی غرور تو نخواست

می بخشمت بخاطر چشمایی که منتظرن

خاطره هایی که نشد ازتوخیال من برن

می بخشمت بخاطر فاصله های دم به دم

بیادشعری که نشد یه خطِ شم برات بگم

رفتیُ کاری ازدل خسته ی من برنمی یاد

بایدباهاش کنار بیام خدا برام بد نمی خواد

بااین که با نبودنت غصه گذاشتی رو دلم

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/7/13ساعت 1:24 صبح توسط زهرا نظرات ( ) |

ما را که بجز توبه شکستن هنری نیست

 

 

با هر دله دیوانه نشستن ثمری نیست

برخیز جز این چاره نداری که در اینجا

جز جام می و مطرب و ساقی خبری نیست

ما خانه بدوشیم

ما حلقه به گوشیم

جز در ره این کار نکوشیم و نکو شیم

در کلبه ما سفره ارباب و فقیرانه جدا نیست

در حلقه ما جنگ و نزاعی به سر شاه و گدا نیست

ما مطربه عشقیم ودر او از سناییم و خداییم

در کعبه ما جنگ رسیدن به خدا نیست

ای عاشق دیوانه وا کن در میخانه

می زن دو سه پیمانه که ناخورده می و رفته ز هوشیم

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/7/13ساعت 1:22 صبح توسط زهرا نظرات ( ) |

تو از کنار قلب من ساده گذر کن

خدا باهام بهم زده، ازم حذر کن

دست منو گرفته بود، ازش گذشتم

جاده به انتها رسید من بر نگشتم 

می خوام خدا خدا کنم،  تو جای من شو

صدای من نمی رسه، صدای من شو

چقدر خدا خدا کنم دلش بلرزه

گریه ی دل شکسته ها چقدر می ارزه

نگو نگو نمی رسم، طاقت موندنم کمه

ببین مسیر آخرم چشم های بارون زدمه

نگو نگو نمی رسم طاقت موندنم کمه

ببین مسیر آخرم چشم های بارون زدمه 

چقدر خدا خدا کنم دلش بلرزه

گریه ی دل شکسته ها چقدر می ارزه؟


نوشته شده در دوشنبه 90/7/11ساعت 12:36 عصر توسط زهرا نظرات ( ) |

تو کیستی، که من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم.
تو چیستی، که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم!
 
تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا؟
تو از کدام جهان؟
تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟
تو در کدام چمن، همره کدام نسیم؟
تو از کدام سبو؟

من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه!
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین، آه!
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه!
کدام نشاط دویده است از تو در تن من؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند،
به رقص می آیند،
سرود میخوانند!
 
چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو:
به من بگو که مرا از دهان شیر بگیر!
به من بگو که برو در دهان شیر بمیر!
بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف!
ستاره ها را از آسمان بیار به زیر؟

ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه.
که صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست!
تو آرزوی بلندی و، دست من کوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خسته ست.
همه وجود تو مهر است و جان من محروم

چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است.

نوشته شده در دوشنبه 90/7/11ساعت 12:19 عصر توسط زهرا نظرات ( ) |

<      1   2   3      >

 Design By : Pichak