• وبلاگ : دلنوشته هاي يه دختر
  • يادداشت : دلنوشته زهرا...شب يلدا
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    عيد آمد و ما خانه ي خود را نتکانديم
    گردي نسترديم و غباري نستانديم
    ديديم که در کِسوت بخت آمده نوروز
    از بيدلي او را ز در خانه برانديم
    هر جا گذري غلغله ي شادي و شور است
    ما آتش اندوه به آبي ننشانديم
    آفاق پر از پيک و پيام است، ولي ما
    پيکي ندوانديم و پيامي نرسانديم
    احباب کهن را نه يکي نامه بداديم
    و اصحاب جوان را نه يکي بوسه ستانديم
    من دانم و غمگين دلت، اي خسته کبوتر
    سالي سپري گشت و ترا ما نپرانديم
    صد قافله رفتند و به مقصود رسيدند
    ما اين خرک لنگ زجويي نجهانديم
    مانند افسونزدگان، ره به حقيقت
    بستيم و جز افسانه ي بيهوده نخوانديم
    از نه خم گردون بگذشتند حريفان
    مسکين من و دل در خم يک زاويه مانديم
    طوفان بتکاند مگر "اميد" که صد بار
    عيد آمد و ما خانه خود را نتکانديم..

    "اخوان"

    شايد بشه گفت فوق العاده مينويسي..يا خيلي انگيزه داري يا خيلي تجربه....
    يه ايراد، اين روزها واسه عاشق ها بهونه خوبيه
    همه جاي دنيا فقر هست، به شخصه افسوس نميخورم، کمک ميکنم..... اينطوري سنگينترم..... مرسي از مطلب...
    پاسخ

    تو ايران ديگه انقد همه از عشق نوشتن که نوشتن از عشق يه کوچولو مضحک شده...دقت کردي همه فيلماام ازدواجه و عشقو.... ما که فقط پايين تنه نيستيم... فقط يه حس دوس داشتن نداريم..ادميم...بعضي وقتا بايد از ادميت نوشت:)... فقر خيلي بده...چه فرهنگي چه مالي...همه جاام هستش... کمک کردنم جديدا سخت شده..معلوم نيس کي نيازمنده کي نيستش... البته بعضي وقتا هم متنام موضوعش ميشه همون عشق ولي بيشتر از چيزايي که اذيتم ميکنه و فکرمو مشغول ميکنه مينويسم...راستي ممنوووووون...نه تجربه اي ندارم همينجوري الکي مينويسم:)))))).... بازم مرسييييييييييي