سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته های یه دختر

این جمعه هم گذشت و نیومدی

این جمعه هم رفت تو لیست جمعه ها نبودنت...

چقد جمعه ها نبودنت دلگیره....

خواستم خودم دلنوشته بذارم... و همشو خودم بنویسم

کم اوردم......

دستم به نوشتن نرفت

چی بنویسم

بنویسم بیا.... مگه روم میشه؟ با این کارام؟

بنویسم نیا...مگه دلم میذاره؟

گفتم بذار یه شعر کپی شده بذارم..چقد این شعر میثم امانیو دوس دارم

و سکوت کنم

هیچی نگم

فقط میگم

یا صاحب الزمان من ادرکنی.......:

 

 

 

 

آقا سلام ، محض رضای خدا نیا

وقت ظهور نیست، برای خدا نیا

اخبار پشت پرده ی بسیار می رسد

بوی خیانت از پس دیوار می رسد

اول نگاه کن به سر توی  برف مان

هرگز حساب باز نکن روی حرف مان

ماها هنوز شیعه مخلص نگشته ایم

حواریون خالص خالص نگشته ایم

ماها کجا و منتظران فرج کجا؟

هیهات ؛ رفته پایه دیوار کج کجا ؟

آماده نیستیم برای ظهور تو

حیف است بین اینهمه کوفی ، حضور تو

یادت بیاورم که چه کردند با حسین؟

فریاد مسلم است می آید که یا حسین

طومارهای مردم مشرک دروغ بود

آن ندبه های "کن لولیک" دروغ بود

شد کشته بین منتظرانش  حسین من

نام تو بود روی زبانش حسین من

یادت بیاورم که فرزدق چه گفته بود؟

در باب روزگار خودش ، حق ، چه گفته بود؟

دلهای اهل کوفه اگرچه به سوی توست

شمشیرهایشان همگی روبروی توست

با دست می کشند و به پا می زنند پس

یا با تو اند یا که تو را می زنند پس

مردم کسی به فکر شما نیست؛ یک کلام

عشقت ولی مطلق ما نیست ؛ یک کلام

اقا تورا قسم که نیا سوی شهر ما

خون می شود دلت به خدا توی شهر ما

بیعت ، تمام مکر و دغل می شود برات

صفین و نهروان و جمل می شود برات

شاید تو آمدی ، کس دیگر خلیفه شد

"لعنت به آنکه پایه گذار سقیفه شد"

تاریخ شیعه غیر خیانت ندیده است

یک بارهم ادای امانت ندیده است

تک تک ، ائمه هیچ ندیدند جز جفا

یار امام یعنی ابالفضل باوفا

جان کلام اینکه نزن دست بر دلم

یک عالم مصیبت و درد است در دلم

اَین الحسین ، کو حسن ؟  ادرکنی

یا صاحب الزمان من ادرکنی

 

 


نوشته شده در شنبه 91/3/6ساعت 1:23 صبح توسط زهرا نظرات ( ) |


 Design By : Pichak