سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته های یه دختر

سلام سلام.....

امروز داشتم روزنامه هایی که بابام قبلا خریده و گذاشته انباریو نگاه میکردم

بین روزنامه ها نیازمندی هاام بود

جالب بود

یکی به یه کارمند نیاز داره ..........یکی به کار..........تفاوتش خیلیه

اما اگهی همه چیو حل میکرد

منم به فکر افتادم واسه خودم اگهی بدم

اما نه تو روزنامه....رو یه کاغذ واسه خودم

میخواستم ببینم به چی نیاز دارم الان

چه مالی چه معنوی چه عاطفی و ........

لیستم این شکلی شدش:

... من نیازمند یک خدا تو زندگیم هستم....هرچند کم رنگو کم...مثه سایه که نیازمند نور خورشیده

....من نیازمند یک نگاه گرمم....با تمام سردیش

..من نیازمند ارامشم...حتی کمو کوچیک

....من نیازمند بارونم .... و رنگین کمون بعدش...حتی برایه چند ثانیه کوتاه....

....من نیازمند محبتم.... اما نه زمینی...

.... من نیازمند یک هم صدا هستم....هرچند بی صدا

.......من نیازمند سکوتم....حتی در فریاد

........نیاز مند عشق ....نه هوس

....نیازمندم......

من نیازمندم.....به خیلی چیزا....اما.....

همه ی نیاز هامو خلاصه میکنم تو یه نیاز

من نیاز دارم...به شما....جان مادرت زهرا ....بیا.... الهم عجل لولیک الفرج......

(البته نیازم دارم به یه گوشی که گوشیم یه ماه بیشتره خرابه  پوزخند )


نوشته شده در پنج شنبه 90/10/29ساعت 1:0 عصر توسط زهرا نظرات ( ) |


 Design By : Pichak