سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته های یه دختر

بعد از مرگم...دوس دارم قبرم .....

تویه دور ترین نقطه ای باشه که ممکنه..

جایی که هیچ ادمی بهم سر نزنه

نمیخوام....

احساسات الکی ادمارو

نه وقتی زنده بودم محتاج اشک ها بودم..

نه بعد مرگم محتاجشونم..

من محتاج کمی دوستی...کمی محبت.یه نگاه گرم بودم

که همه ازم دریغ کردن..

تنهایی بهتره...واسه همیشه.......تا ابد...تا اخررررررر

روی قبرم بنویسید.....به همه بگید::

...........:

شیون مکن....خواب ارامش را برهم مزن........

او سالهاست که مرده.....

مرگش را ندیدی؟؟؟؟؟؟؟؟........

سکوتش ...

نبودش....

دستان سردش...

نگاه بی روحش....

ندیده ای...

بر مزار دلش فاتحه ای نخوانده ای...

حالا چه میخواهی....

از جنازه ی بی جانش.......

رهایش کن.......

برو

.............

 

 

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/11/13ساعت 2:2 عصر توسط زهرا نظرات ( ) |


 Design By : Pichak